سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شمیم سبز

شرح ِ مکاشفاتِ یک قلمِ پنج ساله...

جوگیر می شویم!

    نظر

دیبای دل دوباره دریدند بی غمان

چشمان خیس خسته ندیدند ،ای امان

با تیغه ی نگاه ز دامان خویشتن

بی رحم و ظالمانه بریدند دستمان

آخر ز جور غمزه ی دلدار بی وفا

از پشت بام عشق پریدند عاشقان

سر تکیه داده ام به در خانه ی حبیب

شاید سری زنند و ببینند حالمان

یا رب به کار خسته دلانت نظر نما

آیا شود دوباره نشینند پیشمان؟...

 ...

 مدتی است نگاهم نمی کنند...
دعایم کنید.